پایگاه خبری تحلیلی برازجان داستان روز از نقل خاطره از جانباز قطع نخاع سردارناصری یک روز خانومم برای کاری منزل مادرشون رفتند و دختر سه سالمو در منزل پیش من گذاشتند.من هم گفتم ایراد نداره, کاری که نداره, با خودش بازی میکنه. مادرش هم زود برمیگرده. درادامه این سردار بزرگوار با بغض تعریف میکردند:دخترم از کمد […]