×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : پنج شنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Thursday, 2 May , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
اختصاصی برازجان سلام/ محرم در اسارت

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی برازجان سلام؛ خاطره محرم در اسات نوشته غلام     رضا قایدی به این شرح بیان شد

اولین ماه محرم در اسارت برایمان آغاز شد. خفقان و سختگیری دشمن، وضعیت عزاداری علنی را دشوار کرده بود، اما از پای ننشستیم و با مشورت‌های انجام‌شده قرار شد در حال قدم‌زدن عزاداری انجام شود! از دو نفری که باهم قدم می‌زدند، یکی روضه‌خوان بود و دیگری مستمع!

شب‌ها داخل بندها، با دقت و نظارت بر فضای بیرون، به‌منظور کنترل نگهبانان، سخنرانی و روضه‌خوانی آرام برگزار می‌شد.

محرم اسارت نیز برایمان متفاوت بود و شباهتی به عزاداری‌های قبل‌ از اسارت نداشت. خبری از طبل، سنج، بلندگو، منبر، حسینیه و مسجد، هیئت و … نبود. اما واژه محرم، عاشورا و امام حسین(ع) تا اعماق جان‌های بی‌قرارمان نفوذ می‌کرد و دل‌ها را به آتش می‌کشید. انگار در کربلا بودیم؛ صحنه‌ها قابل شهود بود!

شاید تا آن سال به آن کیفیت، محرم، عاشورا و اسارت اسرای کربلا را درک نکرده بودیم!

شب تاسوعا فرا رسید و سینه‌­زنی همچنان ادامه داشت. عراقی­‌ها با عدۀ زیادی از افراد گارد حفاظت اردوگاه پشت پنجرۀ اتاق­‌ها آمدند و هر چه فریاد زدند که سینه نزنید، کسی گوش نداد. ناگهان در اتاق باز شدو چند جلاد دائمی اردوگاه وارد شدند، ابتدا و چند نفری را جدا کردند و در گوشه­ای از اتاق نشاندند ناگهان و با یک سوت حدود پنجاه سرباز لخت باتوم به دست وارد شدند و مثل گرگ­‌های گرسنه که به گلۀ گوسفند حمله کنند به ما هجوم آوردند.به هرجا که دستشان می‌رسید می‌زدند. پس از پنج دقیقه با سوت افسر عراقی همۀ سربازها از اتاق خارج شدند (البته ناگفته نماند که جدا کردن بچه­ ها به خاطر تفرقه‌­اندازی بود ولی آن­ها هم با هوشیاری موقع کتک زدن داخل جمع بچه­‌ها شدند و کتک خوردند که این بیشتر کفر عراقی­ها را در آورده بود) پس از درگیری اتاق به خون کشیده شده بود از سر و صورت اکثر بچه­‌ها خون می‌­ریخت. در همان حال، حدود بیست نفر از اسرا، از جمله آن­‌هایی که جواب افسر را داده بودند، جدا شدند و برای کتک خوردن خصوصی به زندان رفتند. بعد از رفتن عراقی‌­ها بچه­‌ها دوباره جمع شدند وشروع به سینه­‌زنی کردند و عراقی­‌ها از پشت پنجره نگاه می­‌کردند.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.