به گزارش پایگاه خبری تحلیلی برازجان سلام سردار شهید غلامرضا جوان جانشین واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۳۳ المهدی و یار و همرزم ایشان شهید محمد نور بخش از شهرستان دشتستان
این فرمانده شجاع باتفاق محمد براى آخرین وضعیت دشمن قرار است کمتر از ۳تا ۴ روز قبل از عملیات از اروند عبور کنند و آخرین تحرکات دشمن را در خطوط مقدم و پشت دشمن بررسى وگزارش نمایند. بعد غروب دل به آب رودخانه وحشى اروند مى زنند ، اروندى که اگر چه براى عبور همگان سخترین مانع محسوب مى شد، اما براى فرمانده با تجربه که بارها و بارها از آن عبور کرده بود دیگر حتى مانع هم بحساب نمى آمد ، از موانع متعدد ، هشت پرى سیم خاردارهاى فرشى و حلقوى عبور کرد و در پشت دشمن یعنى شهر فاو وارد شدند.
البته که این ماموریت و این شناسایى براى فرماندهان خیلى مهم و حساس تلقى مى شد ، از یک طرف آخرین تحرکات دشمن و اخبار و اطلاعات را بدست مى آوردند و از طرف دیگر چنین ریسکى قبل از عملیاتى به این عظمت ، کار را صد چندان حساس کرده بود ، فرماندهان در لشکر و قرارگاه براى برگشت غلامرضا جوان و محمدنوربخش لحظه شماری مى کردند ، هر دقیقه از ساعت و زمان برگشت بچه ها که دیرتر مى شد و از آنان خبرى پیدا نمى شد دلشوره و نگرانى هم بیشتر مى شد ، قرار بود همان شب برگردند اما کم کم داشت صبح
مى شد ولى خبرى از آمدن نبود ، لحظه ها به سختى مى گذشت ولى همه نگاه ها به اروند بود ، با چشمان منتظر و با دست ودل توسل داشتند، راستى که درد انتظار سخت است ، حالا دیگر کار به بالاتر رسیده بود ، موضوع بچه های شناسایی لشکر المهدی و عدم بازگشت آنان شده بود مهمترین دغدغه قرارگاه ، اگر بچه برنگردن ، اگر خدایى ناخواسته اسیر شده باشند ، اگر ….. و ده ها و صد ها اگر ….
عملیات مى بایست سر ساعت و تاریخ مقرر و کمتر از ۷۲ ساعت دیگر شروع شود، هزاران نیرو مستقر و مستتر در نخلستانها این همه تجهیزات و ماه ها کار شبانه روزى و ….. نگرانی بین فرماندهان بیشتربیشتر می شود. برادر محمد جعفر اسدی فرمانده دلاور لشکر المهدی به قرارگاه فرا خوانده مى شود ،
برادر محسن رضایی شخصا موضوع را پیگیر هستند و بررسى مى نمایند، تمامى جزئیات را چندین بار مرور مى کنند ، تصمیم سخت و تاریخ آفرین خواهد بود ، چه باید کرد ؟ سکوت مستولى شده بود ، در این لحظه فرمانده لشکر المهدی است که سکوت را مى شکند؛ به شما بگویم من از جانب نیروهایم خیالم راحت و آسوده است ، به شما قول
مى دهم سرشان را از بدن جدا کنند کلامى از آنان نخواهند شنید. این دو از بچه هاى با غیرت و با تعصب دشتستان و از بهترین ها هستند از جانب بچه ها ی من خیالتان راحت باشد ، برادرمحمدجعفراسدی در قرارگاه و در حضور فرماندهان قول میدهد و بعد از مشورتهاى فراوان تصمیم گرفته مى شود عملیات راس ساعت مقرر انجام شود ،
والفجر ۸ با پیروزی کم نظیر و با تصرف شهر فاوه و تسلط کامل برجنوب خلیج فارس به پایان رسید ، بعد از عملیات و در جلسه بررسى در قرارگاه ، برادر محسن رضایی در ابتدا صحبت هایش و بعد از تبریک پیروزى رو به اسدى مى گوید؛ یادمان باشد پیروزی والفجر ۸ را مدیون بچههاى شجاع دشتستانى هستیم.🌺شادی روح شهدا صلوات🌺
https://borazjansalam.ir/?p=17979