جداسازی حوزه انتخابیه جنوب از کلیت استان و تقسیم نیروهای جویای کار و شاغل استان در پارس جنوبی به بومی و بومیتر، در آینده ای نه چندان دور تبعات منفی بسیاری برای انسجام و پیوستگی اجتماعی و سیاسی استان بوشهر به همراه خواهد داشت که سکوت امروز علما و نخبگان مردم در قبال این موضوع را به چالش جدی می کشد.
محمد جعفری
نماینده جنوب استان در آخرین اظهار نظر خود در مورد بیکاری جوانان شهرستان عسلویه از احساس خجالت و شرمندگی خود در مواجهه با این معضل سخن گفت.
سکینه الماسی در قسمتی از سخنان خود در مورد عزل و نصب مدیران نیز گفته است: در عزل و نصب مدیران دخالتی نمی کنم اما به فرمانداران چهار شهرستان جنوبی و مسئولان استانی توصیه کرده ام تا زمانی که نیروی متخصص بومی در جنوب استان داریم، حق ندارید مدیری خارج از منطقه منصوب کنید.
این دغدغه های نماینده جنوب استان در جای خود ارزشمند است ولی این توصیه ها زمانی مفید خواهد بود که جذب نیرو و انتصاب مدیر به محلی برای رقابت بی فایده نمایندگانکم شمار استان بدل نگردد.
این خط و نشان کشیدن های مابین نمایندگان، متاسفانه به گونه ای پیش رفته که ترکش آن به مردمان استان اصابت کرده است.
نماینده فعلی جنوب استان با رسم خطی فرضی از منتهی الیه شهرستان دیر در جاشک و بردخون به سمت جنوب بومیان استان را به دو دسته بومی و بومی تر تقسیم کرده است.
در این گیرودار شهرستان های مهر، گله دار، لامرد و پارسیان نیز از این خلا تفاهم و توافق نمایندگان استفاده کرده و در حال چانه زنی برای ورود نیروهای خود به تقسیم بندی فوق و حتی تزریق آنها به گروه بومی تر هستند.
سوال اول این است که آیا خط های فرضی تقسیم شهرستانها می تواند ملاکی مناسب برای تقسیم منافع اشتغال در پارس جنوبی بین جمعیت جویای کار استان باشد؟
سوال دوم آیا اگر حوزه انتخابیه جنوب استان همچون گذشته باز هم تقسیم و به شهرستانهای کمتری تبدیل شود، تکلیف بومیانی که در دو حوزه انتخابیه هستند، چیست؟
سوال بعد آیا امتیازات خواسته شده توسط شهرستانهای استانهای مجاور در مورد مشابه و در هنگام جذب در آن مناطق برای بومیان نزدیک به آنها در استان بوشهر نیز تعلق می یابد؟
البته این سهم خواهی شهرستانهای استانهای مجاور در پارس جنوبی ناشی از فراست و تیزهوشی نیست بلکه فرصتی است که در پس رنگین کمانی از اختلافات و از میان وعده های تاریخ مصرف گذشته ای مانند داشتن شماره وزرا در جیب و گفته های فرافکنانه و انداختن توپ ضعف خود در زمین دیگران یا حتی همسایگان برای آنان مهیا شده است.
وقتی در گروهی قلیل هر کس مشغول زدن ساز ناکوک خود و نشاندن حرف خود به هر قیمتی بر کرسی است، نتیجه ای بهتر از آنچه اکنون شاهد آن هستیم، حاصل نخواهد آمد.
در حال حاضر، با لحاظ دستاوردهای نمایندگان استان در مجلس دهم می توان به جرات اذعان کرد، شاهد یکی از ضعیف ترین دوران از لحاظ انسجام فردی و گروهی مجمع نمایندگان استان هستیم.
با این وجود، عملکرد سه نماینده استان از حوزه های مرکزی و شمالی استان با اذعان به همه کاستی ها و ناتوانی ها مورد بحث این نوشتار نیست.
اما مواردی مانند ترجیح نمایندگان استان های همجوار به هم استانی ها، ایستادگی در مقابل جذب و انتصاب هم استانی ها از بالای خط فرضی بخش آبدان، مراجعه خارج از عرف به مراکز مصاحبه استخدامی و سفارش و اعمال نفوذ، پاره ای از کارهای نماینده ای است که در حال حاضر وکالت چهار شهرستان جنوبی استان را بر عهده دارد.
کنکاش در این رفتار ایشان و دستاوردی که از پی این تقسیم بندی ها متوجه انسجام و کلیت استان در دراز مدت خواهد بود، جای تامل دارد.
جدا سازی حوزه انتخابیه جنوب از کلیت استان و تقسیم نیروهای جویای کار و شاغل استان در پارس جنوبی به بومی و بومی تر در آینده ای نه چندان دور تبعات منفی بسیاری برای انسجام و پیوستگی اجتماعی و سیاسی استان بوشهر به همراه خواهد داشت که سکوت امروز علما و نخبگان مردم در قبال این موضوع را به چالش جدی می کشد.
جانبداری و حمایت از مدیریت افرادی که به جرات می توان گفت هیچگونه شم مدیریتی در آنان وجود ندارد و فقط به صرف اینکه زاده چهار شهرستان جنوبی یا فعال ستاد انتخاباتی ایشان هستند مواردی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
آیا رواست خط بطلان بر فردی کشیده شود که به رغم بومی استان بودن، تقدیر بی تقصیرش زادگاهی به جز چهار شهرستان موصوف را برایش رقم زده است؟
مثال این تعصب بی مورد حمایت از انتصاب فردی است که با قرارداد ارکان ثالث در حال حاضر بر مسندی تکیه زده است که ماهیت این سمت به گونه ای است که اگر فرضا شرکت کارفرمای ایشان یا حتی خود ایشان با کارفرمای اصلی دچار مشکل کاری گردند از لحاظ قانونی و عرفی رسیدگی به شکایت طرفین با توجه به صاحب مسند بودن یکی از طرفین در جایی که اصل بر بی طرفی است، صلاحیت مرجع جهت رسیدگی مورد ابهام است.
در اکثر استخدام های اخیر متقاضیان هم استانی از حمایت ها و دخالت های خارج از قاعده نماینده جنوب استان و غیربومی لحاظ شدن خودشان در این فرایندها سخن می گویند و به شدت گله مندند.
کار به جایی رسیده است که جوانان استان بوشهر به جز جنوب آن در صنایع نفت و گاز غیربومی محسوب شده و متقاضیان شهرستان های هم مرز این صنایع در سایر استان ها به مراتب آسان تر جذب می شوند.
در این وانفسا هیچ صدایی از مرکز استان نیز شنیده نمی شود و این بلاتکلیفی همچنان برای فرزندان سایر شهرستان ها پابرجاست که آیا در جنوب استان خودشان بومی هستند یا خیر؟
نماینده جنوب استان در تقابلی بی فایده با سایر نمایندگان استان به جای اینکه با هم افزایی برای فراهم ساختن فرصت های جدید متحد باشد در حال سوزاندن فرصت های نیم بند فعلی و دادن قسمتی از آن به سایر مناطق هم مرز غیرمحق است.
سوال مهم دیگر اینکه آیا در شهرستان های هم مرز و در صنایع آنان فرصت ها برای جنوب استان همانند این سو تعریف شده است؟ مثلا در صورت امتیاز برابر فردی از عسلویه با نفری از آباده یا اقلید حق استخدام در پالایشگاه پارسیان استان فارس با کدامیک است؟
یا اصلا برای استخدام جوانان عسلویه در منطقه ویژه پتروشیمی مقام و… در هرمزگان آیا امتیازی از استان مجاور اخذ شده است.
در آخر اینکه یکبار برای همیشه از سوی متولیان امر این سوال مهم پاسخ داده شود که در استان بوشهر اولویت استخدام با غیربومی نزدیک استان یا بومی دور؟
تکلیف اجرای مصوبه ای که سهم استخدام جوانان استان بوشهر در پارس جنوبی را ۵۰ درصد مشخص کرده است، با این خط بندیهای جدید چگونه است؟
متولیان استان و نمایندگان مردم یکبار تکلیف این سوالات را روشن کنند، حداقل جوانان مستاصل و درمانده هم استانی، ماست سودای اشتغال در جنوب استان را کیسه کرده و متحمل هزینه رفت و آمد به آن خطه از استان نشوند و فرصت های اشتغال در مناطق باقی مانده از استان را برای خود مطالبه کرده و مانع از استخدام نیروهای جنوب استان در حوزه های انتخابیه دیگر شوند. خلیج فارس
با عضویت در کانالهای زیر ما را بهتر دنبال نماید
پایگاه خبری و تحلیلی برازجان سلام آنلاین با شما هستیم و می مانیم
تلگرام ما
https://telegram.me/borazjansalam
سروش ما
https://sapp.ir/borazjansalam
ایتا ما
https://borazjansalam.ir/?p=11763