به گزارش پایگاه خبری تحلیلی برازجان سلام دیداروقدردانی ازخانواده شهیدقاسم گرگین از شهدای ۸ سال دفاع مقدس توسط نایب رییس شورای اسلامی شهربرازجان جناب آقای بنافی وسرکارخانم حسینی رییس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی* باهمراهی گروه فرهنگی رازخون
نام پدر: کرم

نام مادر: عزت

طلوع سبز : ۴۱/۵/۱

محل تولد : روستای زیارت

غروب خونین : ۶۳/۱۲/۲۴

محل شهادت : هورالعظیم

سمت : تخریب چی (طلبه)

محل دفن:بهشت سجاد (ع) برازجان

شهید تقوی و عمل

شهید قاسم گرگین در سال ۱۳۴۱ در خانواده ای مذهبی در روستای زیارت دشتستان دیده به جهان گشود.زندگی وی با مصیبت از دست دادن پدر در دوران طفولیت آغاز شد.چرا که خداوند دوست داشت با گرفتاری ها و سختی ها مقام و منزلت او را بالا ببرد و وی را برای روزهای پرمخاطره آماده نماید.امّا از آنجایی که خداوند همیشه یار و همراه بندگان صالح خویش است،مادری به قاسم هدیه کرده بود که چون فرشته ای الهی،صبورانه تعلیم و تربیت فرزندان خویش را به نحو شایسته به عهده گرفت.و حقا که شهید نیز با زندگی سرتاسر افتخارش و شهادت و ایثارش،درخت تربیت مادر را به بارنشاند.شهید دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خویش را در برازجان طی نموده سپس جهت ادامه تحصیل در رشته کشاورزی به مرکز آموزش کشاورزی فارس به علی آباد کمینِ سعادت شهر رفت ودر سال ۱۳۶۰ دیپلم خود را گرفت.شهید در بدو آغاز حرکت خدایی مردم علیه رژیم طاغوت چون سایر جوانان انقلابی در راهپیمایی ها شرکت می نمود و به اتفاق همرزم شهیدش سید مهدی موسوی اطلاعیه های امام را شبها در منازل مردم پخش می کردند.و همچنین در پاسداری از حریم و ناموس همشهریانش،همگام با دیگر جوانان غیرتمندِ شهر تا صبح در بازار و خیابانها نگهبانی می داد.زمانی که صدام جنایت کار به تحریک آمریکای جهان خوار کشور عزیز مارا در مورد حمله ناجوانمردانه قرار داد و قسمتی از خاک گهربار این مرز و بوم را به اشغال خود در آورد،ملت ایران به خروش آمد و عرصه را بر صدامیان تنگ کردند و قاسم هم آن زمان حضور در جبهه را بر کلاس درس ترجیح داد و به جبهه کوشک و آبادان عزیمت نمود و به دفاع از کیان اسلام و میهن پرداخت.شهید عزیز ما از آغاز جنگ تحمیلی تا روز شهادت به دفعات در جبهه ها حضور یافت و هرگاه بوی حمله می آمد قاسم در شهر غیب می شد و خود را به عزیزانش می رساند.شهید پس از اخذ دیپلم به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و مدت ۱۸ ماه در لباس مقدس پاسداری از شرف و عزت ملت دفاع کرد.و در عملیات طریق القدس،بیت المقدس،والفجرمقدماتی،والفجر ۱،خیبر،رمضان و بدر شرکت داشت.شهید شجاع اسلام از آنجایی که چون دیگر بسیجیان دلیر دشتستانی دلی نترس داشت،دوران جبهه خود را در واحد های پر خطر وحساس اطلاعات و عملیات و تخریب گذارند و به دفعات از خطوط دفاعی دشمن عبور کرده و با دست پر به آغوش همرزمانش بر می گشت.هیچ چیز برای قاسم لذت بخش تر از حضور در خط مقدم عملیات نبود.لذا چون در بسیاری از عملیاتها لشکر امام حسین (ع) اصفهان خط شکن بود با یافتن دوستانی در اصفهان به این لشکر پیوست و در کنار بسیجیان مخلص اصفهانی ماهها در مناطق مختلف جبهه نبرد،به رزم با متجاوزین بعثی پرداخت و دوشادوش بسیجیان شیردل اصفهانی در عملیات ها شرکت می کرد.این طلبه بسیجی در مدت کوتاهی که در مدرسه علمیه قم به تحصیل علوم دینی پرداخت،توانست دلهای بسیاری از طلاب را به سوی خود جلب کند و به مدارج بالای ارزشها برسد.وی در مقابل خدای خویش متهجد،وشب زنده دار بود و اهل راز و نیاز و در برخورد با دوستان و همرزمان و آشنایان بسیار متواضع و صمیمی و خوش برخورد و در مقابله با دشمن بسیار شجاع،بی باک،محکم و استوار بود و هیچ گاه اهل عقب نشینی نبود.وقتی در عملیات رمضان به شدت مجروح شد،پس از پنجاه روز بستری شدن در بیمارستان شهید چمران شیراز هنوز،التیام نیافته بود که مجدداً خود را به جبهه رسانید و بالاخره پرونده زندگی درخشان یکی دیگر از فرزندان مخلص و شجاع خمینی در تاریخ ۶۳/۱۲/۲۴ بسته شد. و شهید با صفای ما به آرزویش رسید،و در حمله افتخار آفرین بدر در کنار دجله و فرات،در حالی که تکبیر گویان با نارنجک دستی به تانکهای دشمن یورش برده و تعدای از صدامیان را به هلاکت رسانده بود،مورد اصابت کالیبر تانک واقع شده و تن کوفته وخسته و پر از ترکش او آرام در خاک قرار گرفت.و روح پاک و مطهرش به آسمان عروج کرد.تا از آن بالا نظاره گر رهروان راهش باشد.پیکر غریب وصد چاک قاسم،بعد از شانزده سال اسارت و مظلومیت در خاک دشمن با تلاش عزیزان گروه تفحص به میهن رجعت نمود و در سال ۷۹ در کنار دوستان شهیدش در بهشت سجاد برازجان به خاک سپرده شد.

خوشا آنان که با عشق حسینی بساط خویش برچیدند و رفتند. تصاویر اختصاصی